وقتي ميتوانند
به هدفشان برسند كه حيا را از زنها ببرند و آن ها را مشغول شهوتراني كنند و
مردانگي مردها را هم از بين ببرند. يعني مرد ميبيند كه نامحرم به دخترش نگاه شهوت
آميز ميكند و چيزي برايش نباشد. ببيند زنش، دخترش با جوراب بدن نما بيرون ميرود
جوراب بدننما براي زنش بخرد. ميبيند كه زنش رو نميگيرد، زينتش براي شوهرش نيست
براي ديگران است بيتفاوت باشد. فاتحهي اين جامعه را بايد خواند. شما خيال ميكنيد
رضاخان قلدر و پادشاه تركيه چرا در يك زمان قد علم كردند؟ براي اينكه بتوانند زنها
را بيحجاب كنند. اولش هم رضا قلدر اين وضع نكبت بار را نميخواست. لذا اين نانجيب
مستمسك هم داشت. در هر جلسهايكه مينشست ميگفت من نميخواستم اين اوضاع براي زنها
جلو آيد. خود زنها چنين خواستند. ممن ميخواستم سر زنها چادر نباشد.
من يك بچهي
خيلي كوچكي بودم شايد چهار يا پنج ساله بودم كه در همه شهرها من جمله در اصفهان
اين رضاخان چه ميكرد! اين پيرمردهاي محل التماس ميكردند؛ آنها ميگفتند كارتان
نداريم ميخواهيم چادر نداشته باشيد. تا ميتوانيد حجاب داشته باشيد. اما چادر
نداشته باشيد. رضا شاه ميخواست چادر سر زنها نباشد ولو هر چيز ديگر باشد. زيرا
انگليسيها ميدانستند اگر زن چادر نداشته باشد به كجا ميرسد و رساندند به آنجا
كه ديديد. رساندند به آنجا كه ديگر زن لخت به خيابان ميآمد و افتخار هم ميكرد.
در يك مجلهاي
در زمان طاغوت ميخواندم يكي از اين خانمهاي به تمام معني فاسد كه ستارهي سينما
بود با شوهرش ميرفت. عكاسها آمدند از او عكس بگيرند پيراهن او نظير پيراهن
خواب بود و عمداً بند پيراهن خود را باز كرد. عكاسها اطراف او را گرفتند براي
اينكه بدنش را افراد نامحرم نبينند! تا كم كم مجبور شد بند پيراهنش را بست. رو كرد
به شوهرش گفت: اين عكاسها عجب نجابت احمقانهاي دارند! يعني ميخواهم لخت در
جامعه مرا ببينند. اين گونه هم عكسم را بردارند. اما اين عكاسها اطرافم را گرفتند
تا مجبور شدم بند پيراهنم را بستم!
رضاشاه و
پادشاه تركيه به امر انگليسيها ايران و تركيه را اين گونه ميخواستند در آورند.
تمامي استثمارگران، فرعون يا انگليسيها، هامان يا آمريكا، شوروي يا يك نكبت ديگري
همه و همه كارشان اين است كه نسل آينده را به فساد بكشند.
آنچه را
اسلام و فطرت انساني ميگويد بر انجام ان مواظبت كنيد. خيلي مواظب باشيد. اينها ميخواهند
همه را به فساد بكشند. لذا «يذبح ابناءهم و يستحيي نساءهم» كه در قرآن آمده بايد
اينگونه معني كنيم كه بعضي از محققين معني كردهاند. يعني يكي از كارهاي فرعون اين
بود كه نسل آينده را از بين ببرد لذا روح مردانگي را در پسرها ميكشت زنها را بيحيا
بار ميآورد. يعني دختر بچهها را بيحيا بار ميآورد تا وقتي كه اين پسرها بزرگ
شوند اين زنها بزرگ شوند در زنها حيا نباشد در مردها مردانگي نباشد. معلوم است
كه ميتوانند مسلط بر آن ملت بشوند.